۱۳۸۸/۲/۱۵

آموزش مسائل جنسی

آموزش مسائل جنسی
در برنامه اول در مورد آموزش و مشاوره درمورد مسائل جنسی و دیدگاه های مختلف نسبت به آن صحبت میکنیم. اینکه اصلا چرا باید در مورد مشکلات و مسائل جنسی صحبت کرد.
دو رویکرد متفاوت نسبت به آموزش بهداشت و روابط جنسی وجود دارد. یک دسته از افراد باور دارند که افراد با گرفتن این آموزشها به برقراری ارتباطات جنسی پرخطر تشویق می شوند. و دسته دیگر عقیده دارند که با دادن آگاهی های لازم افراد می توانند در موقع لزوم از خودشان حفاظت کنند.
تحقیقات نظر دوم را تایید می کنند چون افراد بخصوص در سن کم از روی کنجکاو ی به دنبال تجربه کردن رابطه جنسی می روند. برخی افراد هم بخاطر جلب محبت طرف مقابل به رابطه جنسی تن می دهند. با آموزشات لازم در مورد اندام های تناسلی، تفاوت های زن و مرد، روابط جنسی،اعتماد به نفس و مهارتهای زندگی می شود درصد اینگونه ارتباطات را به حداقل رساند. اما این مهم است که این آموزش ها مطابق با سن ، جنسیت، ارزش های فرهنگی و اعتقادی افراد باشد.
مشکلات جنسی در تمامی جوامع کم و بیش شبیه به هم هستند. تنها نگرش جوامع مختلف نسبت به مسائل جنسی مختلف و روابط و رفتارهای جنسی مورد قبول و غیر قابل قبول است که نحوه برخورد با این مشکلات را متفاوت می کند.
مشاوره زوج ها و مشاوره خانواده برای هر فردی می تواند مفید باشد مجرد و یا متاهل. مشاوره پیش از ازدواج کمک می کند افراد شناخت بهتری از خودشان و طرف مقابلشان پیدا کنند که تصمیم بهتری بگیرند و مشاوره پس از ازدواج می تواند زوج ها را کمک کند که با هم راحت تر ارتباط برقرار کنند و ریشه مسائلشان را پیدا کنند. در ایران مشاوران خانواده، مشاوران پیش از ازدواج و مشاوران امور جوانان وجود دارند و مشاوران زوج ها هم بتدریج در حال وارد شدن به صحنه هستند. سئوالی که پیش می آید این است که چه توقعی می توان از یک مشاور خوب داشت؟
مشاور همانگونه که از اسمش برمیآید کسی است که بی طرفانه به صحبت های شما گوش کند، به شما خط ندهد و تنها با سئوالاتی که از شما می پرسد به شما کمک کند که به افکارتان نظم بدهید. افراد اکثر مواقع توصیه و تجویز نمی خواهند و همین که افکارشان را برای شخص بی طرفی بازگو کنند کافی است تا بتوانند تصمیمی را که متناسب با شرایط زندگی شان است بگیرند. معمولا مشاوره باید در طول زمان انجام شود و یک جلسه گرچه مفید است اما نتیجه لازم را نمی دهد. وظیفه دیگر مشاور این است که در صورت لزوم بتواندافراد را به متخصصان دیگر ارجاع دهد. بخصوص در مورد مشکلات جنسی که بعضا باید هم از نظرروحی و هم از نظر جسمانی مورد بررسی قرار بگیرند تا بهترین نتیجه را بدهند.
برنامه دوم: رابطه جنسی در قالب روابط
رابطه جنسی در قالب کلی روابط زوج ها؛ رابطه جنسی چه اثری روی رابطه کلی زوج ها میتواند داشته باشد و برعکس.
رابطه جنسی در حالت کلی بین دو دسته از افراد صورت می گیرد: گروهی که صرفا می خواهند رابطه جنسی را تجربه کنند. وکسانی که در یک رابطه عاطفی بر پایه احترام و علاقه دوجانبه هستند و می خواهند رابطه جنسی را به عنوان بخشی از این رابطه تجربه کنند.
ما در مورد گروه دوم صحبت می کنیم چون مشکلات جنسی را می توان در یک بستر عاطفی مورد بررسی قرار داد و حل کرد و هر دو طرف به دلیل پایبندی که به یکدیگر و رابطه مشترکشان دارند متعهد هستند که مشکل را بر طرف کنند.
در این گروه معمولا دو نفر با هم آشنا می شوند، با هم وقت می گذرانند وتجربیات مشترک پیدا می کنند. این ها باعث بوجود آمدن حس نزدیکی و اعتماد بین طرفین می شود و طرفین به این سمت کشیده می شوند که رابطه جنسی را هم به عنوان بخشی از رابطه شان با هم تجربه کنند. اما ممکن است در همان اول کار به مسائلی برخورد کنند. از جمله اینکه یکی از طرفین آمادگی لازم را نداشته باشد. یک نفر و یا هر دو طرف از برقراری ارتباط جنسی واهمه داشته باشند. تصورات نادرست و یا الگوهای غیر واقعی در ذهنشان باشد. از بدن خود و یا شریک جنسی شان شناخت کافی نداشته باشند و ندانند که اصلا از کجا شروع کنند و غیره.
در فرهنگ ما و کشورهای همجوار اکثر افراد رابطه جنسی را پس از ازدواج تجربه می کنند (بخصوص خانم ها). در این صورت ممکن است زوج با بستن قرارداد ازدواج فکر کنند که حتما در بار اول باید رابطه جنسی را تمام و کمال تجربه کنند و خود این مسئله فشار روانی خیلی شدیدی را به طرفین وارد می کند. بر اثر همین فشار روانی افراد نمی توانند رابطه را به درستی و با لذت برقرار کنند. این مسئله خاطره بدی برایشان می شود (بخصوص برای خانمها) و ممکن است به توانایی جنسی خودشان شک کنند (بخصوص آقایان). همین موارد باعث می شود از رابطه جنسی زده بشوند و مشکلات دیگری در رابطه زناشوییشان از همین یک تجربه بوجود بیاید.
ترس از برقراری ارتباط جنسی برای همه وجود دارد اما با شدت های مختلف. ترس از اینکه بعد از مدت ها یک نفر دیگر می خواهد نقاط خصوصی بدنشان را ببیند و لمس کند. برای خانم ها ترس از اینکه کاری را می خواهند انجام بدهند که در تمام عمر از آن منع شده اند و حالا صرفا بخاطر صیغه عقد تمامی موانع باید برداشته بشود و بدنشان را باید در اختیار شخص دیگری قرار بدهند. برای آقایانی که برای بار اول این رابطه را تجربه می کنند، ترس از این وجود دارد که آیا می توانند به عنوان یک مرد سرافراز از این امتحان بیرون بیایند و یا خیر. به همین دلیل این رابطه باید به مرور زمان و خیلی آهسته جلو برود.
برای افرادی که رابطه جنسی را پیش از ازدواج تجربه می کنند نگرانی های دیگری هم وجود دارد بخصوص برای خانم ها. ترس از میان رفتن پرده بکارت، بارداری ناخواسته و غیره.
افرادی در رابطه جنسی شان موفق هستند که:
- شناخت خوبی از بدن خودشان و جنس مخالفشان دارند.
- اطلاعات لازم برای برقراری ارتباط جنسی صحیح را دارند.
- نحوه محافظت از خودشان را چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی می دانند.
- شناخت لازم از روحیه طرف مقابلشان را دارند که بتوانند بااو به راحتی و بدون ترس از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرند (به عنوان مثال سردمزاجی برای خانم ها و عدم داشتن مهارت های مردانه برای آقایان) احساساتشان را با هم در میان بگذارند. بتوانند درخواست کنند که رابطه جنسی در شرایط دیگری و یا در وقت مناسب تری انجام بشود. با صحبت کردن، از یکدیگر در مورد بدن یکدیگرو اینکه چه کاری برایشان لذت بخش و یا ناخوشایند است یاد بگیرند.
- بهترین راهنما در مورد مسائل جنسی بخصوص در مورد کلیات آن، منابع موثق آموزشی است. پس از آن شخص می تواند بنابر خواست و یا نیاز خود و یا شریک جنسی اش جزئیات رابطه را شکل دهد. فیلم های پورنو و سایت های اینترنتی که به موسسه خاصی وابسته نیستند می توانند جزو گمراه کننده ترین منابع کسب اطاعات در این موارد باشند.
برنامه سوم: اولین رابطه های جنسی
رابطه جنسی زوج ها می تواند به سه مرحله تقسیم بشود:
از زمان شروع تا زمانی که تصمیم می گیرند برای باردار شدن تلاش کنند.از زمانی که برای باردار شدن تلاش می کنند تا زمانی که صاحب فرزند می شوند و چند سال بعد از آن زمان میانسالی و کهنسالی
در شروع رابطه جنسی مسائلی چون: نگرانی های مربوط به پرده بکارت، عادت ماهانه خانم ها در هر ماه، نوسان میل جنسی یکی از طرفین و یا هردو و غیره می تواند فکر زوج ها را به خود مشغول کند.
بطور خلاصه:
پرده بکارت یک نوع بافت است که معمولا در دهانه واژن قرار دارد و از زمان تکامل جنین برجای می ماند. بعضی از خانم ها بطور مادرزادی این بافت را ندارند.
1- پرده بکارت انواع مختلفی دارد.
2- ممکن است در اثر فعالیت های روزمره، ورزش و غیره به مرور از بین برود که کاملا طبیعی است.
3- ممکن است موقع نزدیکی برای بار اول خونریزی کمی داشته باشد و یا اصلا خونریزی نداشته باشد.
4- ممکن است به دلیل استحکام به جراحی موضعی برای برداشتنش احتیاج باشد.
5- بر اثر معاینه زنان و یا استفاده از تامپون در زمان عادت ماهانه ممکن است از بین برود.
6- دخول برای بار اول برای همه دردناک نیست و ممکن است باعث خونریزی نشود.
7- ترمیم (دوختن) دوباره پرده بکارت از نظر پزشکی توصیه نمی شود و ممکن است عواقب ناخواسته ای از جمله عفونت، خونریزی و درد بسیار شدید در هنگام دخول را به دنبال داشته باشد.
8- در اکثر موارد پرده بکارت به مرور از بین میرود و یکبار نزدیکی تمام این بافت را از بین نمیبرد (در اصطلاح پزشکی مثلا گفته می شود ساعت 12 و 3 پاره شده به این معنی که مابقی آن برجا است)
توصیه هایی برای نزدیکی کردن بار اول:
- مطمئن شوید که هردو آمادگی روحی برقراری این ارتباط را دارید.
- چنانچه نمیخواهید باردار شوید از وسیله جلوگیری مطمئنی استفاده کنید (معمولا قرص ضد بارداری که از 3 ماه پیش شروع باشد و کاندوم مناسب است).
- محیطی امن و بدور از مزاحمت افراد دیگررا انتخاب کنید.
- دمای اتاق را معتدل کنید.
- پیش از دخول حتما پیش نوازی به حد کافی داشته باشید. کافی بودن پیش نوازی باید از دید هر دو طرف تایید بشود.
- کاری که میتواند کمک کننده باشد این است که در صورتی که حساسیت پوستی خاصی ندارید، ژل لیدوکائین در حدود یک سوم تیوب را نیم ساعت پیش از نزدیکی به دهانه و داخل واژن بمالید تا از درد احتمالی بکاهد ( فقط برای بار اول پس از بار اول کمی خراش در دیواره های واژن ایجاد خواهد شد و چناچه دوباره از این پماد استفاده کنید دچار سوزش شدید می شوید). این ژل را می توانید بدون نسخه از داروخانه ها بگیرید.
- ممکن است بر اثر تماس لیدوکائین با آلت مردانه در موقع دخول آقایان احساس بی حسی کنند که طبیعی است. دقت داشته باشید که ممکن است تماس با این ژل کاندوم را پاره کند.
عادت ماهانه خانمها دوره دیگری است که زوج ها در طول ماه با هم تجربه می کنند.
بطور خلاصه:
1- میل جنسی خانم ها در طول ماه و در زمان عادت ماهانه شان با یکدیگر متفاوت است.
2- در صورتی که احساس راحتی کردید که رابطه جنسی در این دوران برقرار کنید، هر دو طرف پیش و پس از نزدیکی ناحیه تناسلی را با آب گرم بشورید و ترجیحا از کاندوم استفاده کنید.
خلاصه برنامه چهارم: ارتباط رابطه جنسی و بارداری
اگر زوجی تصمیم بگیرند که باردار بشوند و یا اینکه بخواهند از باردار شدن خانم جلوگیری کنند رابطه جنسی شان به چه حالتی در میاید، روش های شایع جلوگیری از بارداری کدام است و چطور میشود شانس باردار شدن و یا نشدن را بالا برد.
زمانی که دو نفر تصمیم میگیرند که صاحب فرزند بشوند، هدفشان از برقراری ارتباط جنسی متفاوت میشود. اگر تا بحال برای ابراز علاقه و نزدیکی به هم وارد رابطه جنسی می شدند، حالا یک ماموریتی را هم باید به انجام برسانند که باردار شدن خانم است.در این شرایط بایدزوج ها دقت کنند که تماس فیزیکی شان محدود به برقراری رابطه جنسی نباشد و پیش نوازی کافی هم جزو دستور کارشان باشد. این کار نه تنها از نظر عاطفی زوج را به هم نزدیک تر می کند بلکه پژوهش ها نشان داده اند که چنانچه خانم از رابطه جنسی لذت بیشتری ببرد احتمال باردار شدن وی بالاتر است.
معمولا %75 تا %85 از زوج هایی که بطور مرتب نزدیکی دارند و از روش جلوگیری هم استفاده نمی کنند در مدت یکسال باردار می شوند. بعد از آن بهتر است با پزشک مشورت کنند که اگر مسئله ای از نظر پزشکی وجود دارد برطرف بشود. معمولا بهتر است افراد پیش از تصمیم به باردار شدن چکاپ پزشکی انجام بدهند که اگر هر مسئله ای هست به حداقل برسد و بارداری کم خطرتری را تجربه کنند.
برای زوجی هم که نمی خواهند باردار بشوند هر بار نزدیکی می تواند این نگرانی را به همراه داشته باشد که اگر وسیله جلوگیری از بارداری که استفاده می کنیم کار نکند چه؟ و همین هم می تواند باعث تنش و کناره گیری از رابطه جنسی بشود. با انتخاب یک وسیله جلوگیری از بارداری مطمئن (با مشورت گرفتن از یک متخصص) این مسئله تا حد زیادی قابل اجنتاب است.
نکته ای که بسیار مهم است این است که هیچ کدام از وسایل جلوگیری از بارداری، از انتقال بیماری های مقاربتی از جمله ایدزجلوگری نمیکنند. تنها کاندوم است که می تواند این اطمینان را به فرد بدهد.
برنامه پنجم: رابطه جنسی در زمان بارداری و پس از زایمان
درزمان بارداری هیچگونه مانعی برای نزدیکی کردن زوج ها وجود ندارد مگر اینکه خانم احساس ناراحتی کند، لکه بینی داشته باشد و یا به هر دلیل دیگری توسط پزشک و یا ماما ازنزدیکی کردن منع شده باشد. در صورتی که حاملگی طبیعی باشد و خانم احساس راحتی کند، نزدیکی کردن زوج ها می تواند باعث دلبستگی بیشتر پدر و مادر آینده به همدیگر و در آینده، به فرزندشان باشد. حتی در مواردی که زوج نزدیکی ندارند می توانند از نظر فیزیکی با هم در تماس باشند. ماساژ دادن و نوازش کردن خانم ها در دوران بارداری به آرامش فکری و عضلانی شان کمک می کند بنابراین در نهایت فرزند شادابتری هم خواهند داشت. این کار همچنین باعث می شود که زوج ها پس از تولد فرزندشان هم زودتر به حالت طبیعی زندگی جنسی خود برگردند.
پس اززایمان طبیعی اگر خانم احساس راحتی کند پس از چند روز نزدیکی ممکن است البته این زمان بسته به نوع زایمان و داشتن بخیه یا نداشتن آن متفاوت است. پس از سزارین این دوره ممکن است طولانی تر باشد. سزارین جزو عمل های بزرگ به حساب می آید و فرد باید مراقبتهای بعد از عمل را رعایت کند.
ورزشهایی که عضله های کف لگن را تقویت می کنند می توانند برای پیش، در حین زایمان طبیعی و پس از زایمان بسیار مفید باشند. و باعث می شوند که ماهیچه ها ی واژن در مدت کمتری به حالت طبیعی شان نزدیکتر بشوند.
برخی خانمها در حین بارداری بخصوص سه ماهه اول و تا زمانی پس از زایمان بر اثر تغییرات هورمونی و جسمانی ناشی از بارداری با کاهش میل جنسی روبرو می شوند. تعداد زیادی از خانم ها حس میکنند دیگر به عنوان یک زن برای همسر خود جذاب نیستند. برای برگرداندن میل جنسی خانمها اولین و مهمترین نکته این است که آنها را مجبور به برقراری ارتباط جنسی نکنید که نتیجه عکس دارد. دوم اینکه اگرزوج نزدیکی نمیکنند تماس فیزیکی را قطع نکنند. نوازش کردن و بوسیدن بدن خانم باعث می شود که هورمونهایی که در نهایت باعث میل جنسی می شوند از مغز ترشح بشوند. زوج ها باید با هم در مورد نحوه نگاهداشتن تماس فیزیکی شان در حین بارداری صحبت کنند. اینکه چه کاری را بیشتردوست دارند و چه کاری را کمتر. این کار باعث می شود که زوج به مرور شیوه خاص خودشان راشکل بدهند و از آن در طول زمان لذت ببرند.
با ورود نوزاد به زندگی زوج ها، معمولا رابطه زوجها از حالت دوطرفه بین همسران به حالت رابطه قوی بین مادر و فرزند در میاید و یا اینکه به حالت رابطه مثلثی در میاید که بچه در راس و پدرو مادر در خدمت این نوزاد تازه متولد شده هستند. در هر دو حالت رابطه زوج ها شدیدا تحت شعاع قرار میگیرد. مشارکت در کارهای بچه و خانه راه حل ساده ای برای احیا کردن رابطه زوج ها است. و اینکه آقایان در نظر داشته باشند که مادرنوزاد چند هفته ای بودن کار خیلی راحتی نیست. اکثرا مادرها آنقدر خسته می شوند که حتی اگر میل جنسی هم داشته باشند رمق ندارند که به نزدیکی با شریک جنسی شان بپردازند. در این شرایط آقایان می تواند احساس ترد شدگی کنند و خود را کنار و کنار تر بکشند تا مسئله ریشه دار شود و یا اینکه با همدلی کردن با همسر خود نهایتا با موفقیت از این مرحله بگذرند. تماس فیزیکی مثل بوسیدن و نوازش کردن برای ابراز علاقه زوج ها بهم نقش مهمی را در این دوران ایفا میکند.
برای زوج هایی که چند سالی از تولد فرزندانشان گذشته ممکن است مسائل دیگری پیش بیاید که مهمترین دلیلش این می تواند باشد که پدر و مادر وقت آزادشان را با فرزندانشان می گذرانند و هرگز فضای خصوصی ندارند تا احساساتشان را با هم در میان بگذارند. این مسئله به مرور باعث می شود که بینشان فاصله بیفتد. زوج ها در هر مرحله ای از زندگی که هستند باید با هم فضای خصوصی داشته باشند. این کار باعث می شود که مثل یک تیم قوی در مورد زندگی خودشان و تربیت فرزنداتشان عمل کنند. اگر رابطه کلی زوج صمیمی باشد، زندگی جنسی هم به طبع آن همیشه شاداب و پابرجا میماند.
بالا رفتن سن در افرادی که از سلامت عمومی خوبی برخوردارند نباید روی کیفیت رابطه جنسی آن ها اثر منفی داشته باشد. البته باید یادآوری کرد که افراد باید واقع گرا باشند وتوقعات خود را متناسب با شرایط جسمی و سنی خود تنطیم کنند.
خانم ها در دوران یائسگی تغییرات هورمونی را تجربه می کنند که ممکن است منجر به کم شدن میل جنسی و یا خشکی واژن بشود. حالت اول با پیش نوازی و آماده سازی خانمها و در بعضی افراد با هورمون درمانی می تواند تا حد قابل توجهی حل بشود. در مورد خشکی واژن هم استفاده از مواد لغزنده کننده محلول در آب استفاده می تواند خیلی به حل مسئله کمک کند.
در مورد آقایان هم ممکن است میل جنسی و یا نعوظ را به صورتی که در سال های پیش تجربه می کردند نداشته باشند که این لزوما فقط بدلیل افزایش سن نیست. درصورت بروز مشکل در نعوظ مراجعه به پزشک و بررسی کامل عملکرد قلب و عروق وکلیه و همچنین هورمون های بدن قدم اولیه است. نرمش های قوی کردن عضلات کف لگن بطور مرتب، می تواند کیفیت توانایی جنسی آقایان را تا حد زیادی بالا ببرد و در طول زمان حفظ کند.
در بعضی افراد هم مشکلات رابطه زناشویی است که باعث رخ دادن این مسئله می شود که با صحبت کردن با شریک جنسی شان و یا کمک گرفتن از مشاوران خانواده و یا زوج ها میشود به آن پرداخت.
برنامه ششم: پرسش و پاسخ
برنامه ششم به دو پرسشی که به کرات به برنامه درگوشی ها ارسال شده بود میپردازد. دوستان عزیزی چه از ایران و چه از افغانستان پرسیده بودند که لزوم ازدواج چیست و اینکه آیا مجرد ماندن میتواند برروی سلامتی جسمی و روحی تاثیر منفی بگذارد یا خیر. دوستان بسیاری هم در مورد انزال زودرس، دلایل آن و نحوه مداوای این حالت پرسیده بودند.
در حالت کلی، انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند بدور از همنوعان خود زندگی با دوام وبا کیفیتی را دنبال کند. او به شبکه اجتماعی نیاز دارد. این شبکه می تواند خانواده، اقوام و دوستان و جامعه ای باشد که او در آن زندگی می کند. ازدواج و خانواده بخش اولیه و کوچکی ازاین شبکه اجتماعی است که موجبات تولید نسل و بقای انسان را فراهم می کند. پژوهش ها نشان داده اند که افرادی که از این شبکه ها برخوردار نیستند دچار احساس تنهایی می شوند که موجب ضیعف شدن سیستم ایمنی بدنشان میگردد. تعداد دفعاتی که افراد متاهل به خدمات درمانی نیاز پیدا می کنند بسیار کمتر از تعداد دفعاتی است که افراد مجرد و یا طلاق گرفته به این سرویس ها نیازپیدا میکنند. بنابراین ازدواج به عنوان کوچکترین خانه از این شبکه اجتماعی می تواند در حفظ و بقای سلامتی روحی ، جسمی و روانی افراد تاثیر بسزایی داشته باشد. (با تشکر از آقای دکتر محمدرضا حجت استاد بخش روانپزشکی و علوم رفتاری دانشگاه جفرسون.)
زودانزالی به حالتی گفته می شود که فرد نتواند زمان به انزال رسیدنش را کنترل کند و یا اینکه به حدی زود به انزال برسد که شریک جنسی اش از ارتباط جنسی لذت کافی نبرد. البته باید انتظارات واقع گرایانه باشند.
بطور کلی چند مسئله میتواند باعث بروز زوانزالی در آقایان بشود:
- اگر فرد در زمان نوجوانی الگوی درستی برای خودارضایی نداشته باشد ممکن است به زودانزالی عادت کند و به مرور این عادت تا سنین بالاتر هم با فرد بماند. مثلا اگر نوجوانی خودارضایی میکند و دلهره دارد که کسی در حین این کار او را ببیند، سعی میکند زمان انزالش را تسریع کند و کم کم مغز یاد میگیرد که به محض تحریک شدن آلت تناسلی فرد باید به انزال برسد بنابراین حتی زمانی که فرد تنها است و یا با شریک جنسی اش نزدیکی دارد ممکن است زودتر از زمانی که می خواهد، به انزال برسد.
- کسانی که برای بارهای اول رابطه جنسی را تجربه می کنند ممکن است کنترل خوبی روی زمان انزالشان نداشته باشند. دلیل این مسئله آن است که محیط واژن خانمها احساس جدیدی را در فرد ایجاد می کند که موجب تحریک شدید فرد میشود.در این حالت معمولا افراد به مرور زمان و با شناسایی احساساتی که در حین نزدیکی دارند می توانند کنترل را بدست بیاورند.
- الگوی ناصحیحی که از ابتدای رابطه جنسی بین دونفر شکل میگیرد. این الگو میتواند براثر فشار اطرافیان، ترس از دیده شدن و غیره در اوایل رابطه بوجود آمده باشد.
- استرس و فشار روحی می تواند باعث انزال زودرس شود.
- بهم خوردن تعادل هورمونهای مغزی از جمله پرولاکتین، دوپامین و سروتونین بطور طبیعی و یا بر اثر استفاده از برخی داروها می تواند باعث انزال زودرس شود. این قضیه با مراجعه به پزشک و انجام یک سری آزمایشات هورمونی میتواند تایید بشود و در صورت لزوم درمان شود.
- چنانچه انزال زودرس به دلیل عدم تعادل هورمونی باشد وبه این مسئله رسیدگی نشود شخص دچار انزال زودرس مزمن میشود که احتیاج به درمانهای دارویی و روان-درمانی دراز مدت خواهد داشت.
دو روش بسیار موثر در درمان انزال زودرس روش تحریک و توقف و کارکردن بر روی عضله های کف لگن هستند. این دو روش طوری موثر است که بیشتر شبیه معجزه می ماند! نتیجه این تمرین ها پس از شش ماه چنانچه بطور مرتب انجام شوند بروز می کنند.
روش تحریک و توقف: فرد به حالتی شبیه خود ارضایی با دست خودش را تحریک میکند یا از شریک جنسی اش می خواهد که این کار را برایش انجام دهد و درست پیش از رسیدن به انزال توقف میکند، این کاررا برای سه بار انجام می دهد و برای بار چهارم می تواند به انزال برسد.(بهتر است از ژلهای لغزنده کننده در حین این تمرین استفاده کنید).
تمرین ماهیچه های کف لگن: این تمرین روی ماهیچه هایی کار می کند که مسئول نعوظ و انزال در مردان هستند. برای پیدا کردن آن ها در حین ادرار کردن، ادرار خود را نگاه دارید و سپس رها کنید. بعد از شناسایی این ماهیچه ها در حالت عادی (در حین دیدن تلویزیون ،کار و غیره) می توانید مرتبا آنها را منقبض کرده برای چند ثانیه نگاه دارید و سپس رها کنید. به مرور تعداد این تمرین ها را بالا ببرید.
برنامه هفتم: همجنسگرايی،همجنس بازی، مبدل پوشی و تغييرجنسيت
کليه اين حالت ها هم در بين خانم ها وهم در بين آقايان با نسبت های مختلف وجود دارد. بر طبق پژوهش های انجام شده برخی از اين حالت ها ريشه ژنتيکی دارند و برخی ريشه رفتاری، برخی ريشه فيزيولوژيک دارند و برخی ريشه محيطی-اجتماعی. اما اکثر متخصصان بر اين باور هستند که ترکيبی از عوامل ذکر شده در شکل دادن جنسيت فرد، تصور فرد از جنسيتش و کشش جنسی وی تقش دارند.
همجنسگرايی و همجنس بازی: بطور کلی همجنسگرايی به حالتی گفته ميشود که فرد با ديدن و يا تصور کردن جنس موافق لذت جنسی ميبرد اما بدلايل مختلفی از جمله تابوهای اجتماعی موجود در مورد اينگونه رابطه جنسی ، شرايط خانوادگی و اعتقادات مذهبی و یا انتخاب شخصی وغيره هرگز وارد رابطه جنسی با فرد همجنس نشود و شايد بنابر جبر و يا انتخاب حتی با فردی از جنس مخالف ازدواج کند. حالتی که فرد اصلا کششی به جنس مخالف ندارد و رابطه جنسی را با جنس موافق تجربه می کند همجنس بازی خوانده ميشود. حالتی هم در اين بين وجوددارد که فرد کشش جنسی به هر دو جنس دارد اما باز هم ممکن است با هر دو جنس وارد رابطه جنسی بشود و یا نشود. برخی افراد ممکن است پس از ازدواج وداشتن فرزند متوجه ميل خود به جنس موافق بشوند که شرايط سختی را برای فرد و همسرش ايجاد ميکند. مشاوره زوج با يک فرد زبده ميتواند تا حد زيادی به کم کردن تنش کمک کند.
مبدل پوشی: بعضی افراد در خفا و يا علنا لباس های جنس مخالف را می پوشد و خود را در قالب فردی از جنسی مخالف تصور ميکند که به آنها مبدل پوش ميگويند. بنابر يافته های علمی دلايل زير ممکن است در بوجود آمدن ايت حالت موثر باشند: هورمونهای جنس مخالف در اين افراد بيشتر هستند. ساختار مغزی اين افراد بيشتر شبيه جنس مخالف است. در آقايان عدم حضور پدر در زمان رشد و داشتن مادری با شخصيت خيلی قوی هم جزو اين دلايل احتمالی شمرده شده است. اما برای اثبات قطعی هرکدام از موارد ذکر شده تحقیقات بیشتری با تعداد شرکت کننده بیشتری لازم است.
تغيير جنسيت: زمانی که فرد با تزريق هورمون و يا عملهای جراحی و يا هردو از نظر ظاهری به جنس مخالف (برعکس جنسی که با آن به دنيا آمده) تبديل می شود يعنی تغيير جنسيت داده است. این کار ممکن است با توصیه پزشک و یا بر اساس خواست شخص انجام شود.- در جوامعی که همجنس گرايی و بخصوص همجنس بازی جنبه قانونی ندارد ممکن است افراد همجنس گرا تصمیم بگیرند که با تغيير جنسيت خود موانع اجتماعی را تا حدی شکسته و زندگی جنسی را که آرزو دارند دنبال کنند. اما در برخی مواقع این کار تنها به پیچیدگی مسئله دامن میزند.
برخی ازافراد مبدل پوش هم ممکن است در طول زمان تصميم بگيرند که جنسيت خود را به جنس مخالف تغيير دهند.
افراد دوجنسيتی که ممکن است از نظر ظاهر شبيه جنس مونث و يا مذکر باشند اما از نظر هورمونی تمايل بيشتری به يکی از جنس ها داشته باشند و يا از نظر ظاهری موذب باشند، با توصيه پزشک ممکن است تصميم بگيرند که جنسيت خود را به يکی از جنس ها تغيير دهند.
تا پيش از ۱۸۸۵ ميلادی تصور ميشد که همجنس بازی يک نوع انحراف جنسی است. اما با پيشرفت علم روانپزشکی متخصصان متوجه تفاوتهای رفتاری و روانی اين افراد در مقايسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس ميل جنسی دارند شدند. تفاوتهايی مثل نحوه پاسخ دادن اين افراد به محرک های مختلف در مقایسه با افرادی که به جنس مخالف تمایل دارند . بنابراين همجنس گرايی و همجنس بازی جزو گروه ناهنجاری های روانی طبقه بندی شد و متخصصان به درمان اين به اصطلاح بيمارها پرداختند. با پيشرفت علم اعصاب شناسی و دستگاه های تصوير برداری از مغز، علم فيزيولوژی و علم ژنتيک متخصصان تئوری های جدیدی در مورد تفاوتهای ساختار مغزی اين افراد در مقايسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس ميل جنسی دارند ارائه دادند. تفاوتهايی چون:
سلولهای قسمت جلويی غده هيپوتالاموس در مغز در افرادی که همجنس باز هستند از مردانی که به جنس مخالف کشش دارند کوچکتر است. اين قسمت از مغز تقش مهمی در تعيين کشش جنسی افراد دارد. بنابراين اين اشخاص نسبت به جنس موافق کشش بيشتری پيدا می کنند. اين مسئله ربطی به قوای فکری اين افراد ندارد. و مطرح است که افراد بزرگی در طول تاريخ همجنس گرا بوده اند از جمله: افلاطون، ميکل آنژو داوينچی.
يک نوع کروموزوم در افراد همجنسگرا بيشتر ديده شده که اين فرضيه ارثی بودن همجنس گرايی را تا حدی تاييد ميکند. اين آزمايشات بر روی برادران دوقلو انجام شده بود.
ساختار مغزی افراد همجنس گرا بيشتر شبيه به ساختار مغزی افراد جنس مخاف است. يعنی مثلا مغز يک مرد همجنس باز بيشتر شبيه مغز يک زن است تا يک مرد.
از طرفی دانشمندان علوم اجتماعی و رفتار شناسی مطرح کرده اند که در بعضی موارد شرايط خانوادگی و اجتماعی افراد را به سمت داشتن رابطه جنسی با جنس موافق سوق ميدهد. به عنوان مثال برای سربازانی که برای مدت زياد به دور از خانواده و جنس مخالف هستند بعضا مکن است اين شرايط پيش بيايد (شواهدی از زندگی سربازان در جنگهای جهانی و غيره در دست است). چنانچه پس از تغيير شرايط فرد به جنس مخالف تمايل نشان دهد به صرف داشتن چندين تجربه جنسی با فرد همجنس، همجنس باز يا همجنس گرا نيست.
اکثر اين پژوهش ها بر روی آقايان همجنسگرا انجام شده اما در حال حاضر بررسی های مفيدی در حال انجام بر روی خانم های همجنسگرا در جريان است. و این نکته هم قابل ذکر است که اکثر این پژوهش ها بر روی اجساد افراد همجنس گرا انجام گرفته که بر اثر بیماری ایدز از دنیا رفته بوده اند که خود این بحث را پیش می آورد که ممکن است به عنوان مثال تغییراتی که در ساختار مغز این افراد مشاهده شده بر اثر بیماری دراز مدت بوده و یا اینکه بر اثر سبک زندگی این افراد ایجاد شده نه به دلیل گرایش جنسی شان.
در سال ۱۹۹۲ سازمان بهداشت جهانی با بدست آوردن استنادات کافی علمی و با توجه به پذیرش جوامع مختلف همجنس بازی را از ليست امراض حذف کرد. اما هنوزدر کشورهای مختلف با افراد همجنسگرا و يا همجنس باز برخوردهای متفاوتی می شود.
جان مانی، پژوهشگر باسابقه در علوم جنسی: " محکوم کردن شخصی که همجنسگرا و يا همجنس باز است مانند اين است که فرد را به راست دست بودن محکوم کنيم". با وجود اينکه با تنبيه و دخالت های پزشکی و روان-درمانی ميشود شخص همجنسگرا را به حالت معمول در جامعه يعنی کشش جنسی نسبت به جنس مخالف وادار کرد اما اينکار مانند اين است که از فردی راست دست بخواهيم که با دست چپ بنويسد.
برنامه هشتم: بیماریهای آمیزشی یا مقاربتی
بیماری مقاربتی، بیماری است که بر اثر داشتن رابطه جنسی بدون محافظت با فرد مبتلا به فرد دیگر منتقل می شود. این کارغالبا از طریق تبادل مایعات بدن بین فرد مبتلا و فرد سالم اتفاق میافتد. مایعات بدن شامل : خون، بزاق دهان، ترشحات واژن (در زنان) و مایع منی و سایر ترشحات از آلت تناسلی مرد است.
بیماری های مقاربتی در طول تاریخ وجود داشته و درهر دوره بر اثر رفتارهای اجتماعی خاص، انواعی از این بیماری ها در مناطق متفاوتی از جهان شیوع بیشتری پیدا می کرده است. اما به دلیل نگرش منفی که در رابطه با طرق انتقال آن وجود داشته هرگز در سطح جامعه و بصورت باز مطرح نشده بودند. در سالهای اولیه دهه هشتاد میلادی با به ثبت رسیدن اولین بیماران مبتلا به ایدزدر آمریکا واین حقیقت که درمانی برای این بیماری وجود نداشت مسئولین به فکر افتادند که جوامع باید از وجود این بیماری و طرق انتقال آن با خبر باشند تا بتوانند از خود محافظت نمایند. بنابراین برنامه های متعددی از طریق رسانه ها به آموزش درباره استفاده از کاندوم و داشتن رابطه جنسی پرخطر پرداختند.
در سال 1987 با کشف اولین داروی موثر بر ویروس نقص ایمنی اکتسابی (HIV ( افراد به پرخطر بودن بیماری ایدز کم توجه شده وهمزمان تاکید رسانه ها نیز از برنامه های آموزشی در این زمینه برداشته شد. امروزه در اکثر برنامه های تلویزیونی و تبلیغی شاهد روابط جنسی پرخطر هستیم. در این برنامه ها افراد به داشتن ارتباط های جنسی کوتاه مدت، باافراد ناشناخته و بدون استفاده از وسایل محافظت کننده چون کاندوم تشویق می شوند ودر انتها نیز شاهد شادی و هیجان بازیگران برنامه تلویزیوی هستیم که با وجود اقدام به برقراری روابط جنسی پرخطر، دچار مسئله حادی نشده اند و به زندگی خود ادامه خواهند داد. این الگوها به همراهی عدم آموزش صحیح جنسی و عواملی از این دست سبب شده که در پنج سال اخیر شاهد رشد صعودی بیماری های باشیم. برخی از این بیماری ها به سادگی قابل پیشگیری و پس از تشخیص در مدت کوتاهی قابل علاج می با شند. اما همین بیماری ها چنانچه درمان نشوند عواقب تلخی چون نازایی، از کار افتادن اعضای بدن و حتی مرگ را بدنبال خواهند داشت.
هرارتباط جنسی بدون استفاده از کاندوم آلت تناسلی ویا کاندوم دهانی (ورقه ای مثل کاندوم باز شده که در هنگام رابطه جنسی دهانی بر روی تاحیه تناسلی خانم ها کشیده می شود) پر خطر است. حتی اگر فقط برای یک بار باشد.
استفاده از الکل و مواد مخدربخصوص کوکائین و قرص های اکستسی یا اکس بدلیل مختل نمودن قدرت تصمیم گیری در مغز باعث می شود که فرد دست به رفتار های پر خطر بزند. پژوهش ها حاکی از آن است که اکثر افراد در حالت مستی و یا از خود بی خودی پس از مصرف الکل و یا مواد مخدر دچار بارداری ناخواسته و یا ابتلا به بیماری های مقاربتی شده اند.
بعضی از متخصصان معتقدند که همیشه باید از کاندوم استفاده کرد حتی اگر با یک نفر ارتباط دارید. این مسئله شاید کمی ترسناک باشد بخصوص برای زوج هایی که برای مدتی طولانی با هم زندگی کرده اند. اما متاسفانه همه افراد پایبند به اصول اخلاقی نیستند و ممکن است روابط جنسی خارج ازاین چهارچوب را هم داشته باشند که در این صورت بدلیل اینکه نمی توانند به همسر و یا شریک جنسی شان بگویند که رابطه دیگری داشته اند، حتی اگر متوجه بشوند که به بیماری دچار هستند نمی توانند این قضیه را با او مطرح کنند و این مسئله باعث می شود که بیماری را به شریک جنسی شان انتقال بدهند، بعد خودشان به دنبال درمان بیماریشان بروند و معالجه شوند اما چون شریک جنسی شان هنوز مبتلا است دوباره بیماری را به آنها می دهد و این چرخه معیوب تا زمانی تکرار می شود که زوج، هر دو درمان را دریافت کنند.
در مورد بیماریهایی چون ایدز و هپاتیت طور خاص استفاده از سرنگ مشترک برای تزریق هم موجب انتقال خون فرد آلوده به فرد سالم می شود. معتادین تزریقی باید بیش از دیگران مراقب این مسئله باشند. همچنین در صورتیکه به دندانپزشک مراجعه کردید یا برای آزمایش خون یا تزریق به دکتر مراجعه نمودید حتما دقت کنید که سرنگ جدید برای شما باز کنند. دریافت خون به دلایل پزشکی هم می تواند موجب انتقال بیماری باشد اما با کنترلی که امروزه بر روی خون های اهدا شده انجام می شود این راه انتقال بسیار کم است.
علائم زنگ خطر:
- هرگونه ترشح غیر طبیعی (بو، غلظت و رنگ) از واژن و یا آلت تناسلی
- هرگونه خونریزی از آلت تناسلی آقایان و خونریزی بی موقع برای خانم ها که در موقع عادت ماهانه نباشد.
- درد زیر دل برای آقایان و برای خانم ها در صورتیکه مربوط به عادت ماهانه نباشد
- درد و یا خونریزی در هنگام برقراری ارتباط جنسی (در برخی موارد علل دیگری دارد اما حتما باید با پزشکتان مشورت کنید)
- تغییر شکل و یا پوست آلت تناسلی بخصوص در مردان
- خارش و سوزش در ناحیه تناسلی (حتی پوست رو و یا اطراف آن)
- سوزش، درد و یا دفع خون در حین ادرار
- هرگونه برآمدگی غده مانند که در ناحیه تناسلی زیر دست لمس شود. در آقایان بخصوص بیضه ها (بهترین وقت برای معاینه بیضه ها در حمام است زمانی که به شستشوی خود مشغول هستید و کیسه حاوی بیضه ها بدلیل گرمای حمام در حالت استراحت قرار دارد)
توصیه هایی برای اطمینان از سلامتی جنسی:
- انجام چکاپ پزشکی حداقل سالی یک بار به اضافه انجام تست اسمیر برای خانم هایی که رابطه جنسی دارند.
- از برقرار کردن رابطه جنسی با افراد مشکوک (فردی که به اعتیادش شک دارید، تاتو دارد، زیورآلاتی چون بینی واره و غیره دارد) و یا کسانی که نمی شناسید خودداری کنید.
- با افراد متعدد رابطه جنسی برقرار نکنید
- چنانچه حتی یکی ازعلائمی که در بالا ذکر شد را داشتید فورا به پزشک مراجعه کنید.
- چنانچه رابطه پر خطر جنسی داشتید یا کاندوم پاره شد، منتظر علائم نشوید فورا به پزشک مراجعه کنید.
- برای دوستان خارج از کشور، این بار که به دکتر مراجعه کردید از او بخواهید جزوه های آموزشی به شما بدهد. اگر با زبان فارسی راحت تر هستید حتما این را عنوان کنید، حتی اگر دکترتان این مطالب را نداشته باشد می تواند راهنماییتان کند که از کجا آن ها را بدست بیاورید (این جزو وظایف پزشکان و نرس ها است).
- اگر جواب آزمایشتان مثبت بود، خونسرد باشید. داروها را تا دز آخر و به موقع مصرف کنید. تا زمانی که کاملا درمان نشده اید با هیچ کس ارتباط برقرار نکنید. حتما موضوع را با شریک یا شریک های جنسی تان مطرح کنید چون حتی اگر واکنش ناخوشایندی ببینید حداقل وظیفه انسانی تان را انجام داده اید. بعضی پزشکان می توانند به شریک جنسی شما دارو بدهند بدون اینکه او بداند که شما مشکلی داشته اید. برای این مسئله با پزشکتان مشورت کنید.
- برای درمان هر یک از بیماری های ذکر شده نوع آنتی بیوتیک خاصی وجود دارد بنابراین حتما باید دکتر آن ها را تجویز نماید نه دوستان و نه جعبه دارویی که در منزل داریم.
فراموش نکنید که افرادی که در حرفه های پزشکی و یا خدمان درمانی تحصیل میکنند در مورد اخلاق حرفه ای آموزش داده می شوند و اکثرا کار خود را درست انجام میدهند. اما چنانچه با مطرح کردن مشکل خود با برخورد متعصبانه و غیرحرفه ای پزشک، ماما، مسئول داروخانه و یا سایر افرادی که در زمینه خدمات پزشکی و درمانی روبرو شدید، همیشه به یاد داشته باشید که شما کار درست را کرده اید که برای گرفتن کمک به آن ها مراجعه کرده اید و این جزوی از وظیفه آن ها است که بدور از تعصبات شخصی به شما کمک کنند. هرگز بخاطر ترس از برخورد نادرست یک فرد درخواست کمک برای سلامتی تان را به تعویق نیاندازید. بر طبق قانون جدید در ایران درمانگران اجازه ندارند از شما در مورد وضعیت تاهل شما سئوال کنند.
برنامه نهم: اختلالات جنسی در آقایان
اختلالات جنسی به عملکرد جنسی فرد مربوط است و با بیماریهای مقاربتی، بیماریهای تکامل جنسی و یا انحرافات جنسی تفاوت دارد. اکثر اختلالات جنسی بسته به نوع ودلیل بروزشان و همچنین درجه شان باید با همکاری پزشک ، متخصص علوم روانشناسی (روانکاو، روانشناس ویا روانپزشک) و یا مشاوران خانواده و زوجها، بصورت همزمان مورد بررسی و درمان قرار گیرند تا نتیجه موفقیت آمیز باشد.
شایع ترین اختلالات جنسی برای مردان شامل: ناتوانی جنسی (که البته این واژه در حال حاضر دیگر استفاده نمیشود و بجای آن واژه ای معادل نعوظ با مشکل استفاده میشود)، انزال دردناک، دیررس و یا زودرس ،درد به هنگام نزدیکی و کاهش میل جنسی است.
ست.
بر طبق آخرین جهانی، انزال زودرس یا زود انزالی به حالتی گفته می شود که فرد نتواند زمان به انزال رسیدنش را کنترل کند و یا اینکه به حدی زود به انزال برسد که شریک جنسی اش از ارتباط جنسی لذت کافی نبرد. این اختلال از شایع ترین دلایل مراجعه به متخصصین گزارش شده. شرح کامل این اختلال، دلایل و درمان های موثر آن در برنامه ششم به تفصیل آمده. این توضیحات برای دوستانی که در فهرست آدرس الکترونیکی دکترسارا هستند ارسال شده است.
نعوظ مشکل دار(با نام پیشین ناتوانی جنسی) به حالتی گفته میشود که فرد در ایجاد و نگهداری نعوظ خود دچار مشکل باشد. تشخیص قطعی این اختلال با پزشک اورولوژیست (کلیه و مجاری ادرار) است. این اختلال ممکن است براثر بهم خوردن تعادل هورمونی، نقص در سیستم اعصاب و یا خونرسانی ناحیه تناسلی باشد و یا ریشه عاطفی و روانی داشته باشد. برخی داوها هم می توانند اثر معکوس بر روی نعوظ داشته باشند. که در هر کدام از این موارد پزشک متخصص مربوطه باید فرد را مورد درمان قرار دهد. مصرف داروهای موجود در بازار و یا اینترنت و یا قطع کردن دارو بدون نظر پزشک ابدا توصیه نمیشود.
برای تشخیص و درمان نعوظ مشکل دار قدم اول مراجعه به پزشک اورولوژیست است و پس از آن پزشک می تواند فرد را به متخصصین مربوطه دیگرارجاع دهد. به عنوان مثال اگر فرد نعوظ صبحگاهی دارد و در هنگام خودارضایی هم مشکلی ندارد اما در حین نزدیکی با شریک جنسی اش دچار مشکل نعوظ می شود بهترین نتیجه را از مراجعه به روان درمانگر جنسی وانجام تمرین های داده شده خواهد گرفت. این کار باید پس از انجام معاینات پزشکی لازم و اطمینان از سلامت فیزیولوژیک توسط پزشک انجام شود. در ایران نقش روان درمانگران جنسی را روانپزشکان بر عهده دارند. اما معمولا چون افراد به دنبال راه حل های سریع هستند درمانهای پزشکی را ترجیح میدهند. مشکل نعوظ جزو اختلالات جنسی است که تا درصد قابل توجهی قابل درمان است. یعنی چنانچه از یک طریق نشود مشکل را حل کرد راه دیگری وجود دارد.
انزال دیررس یعنی حالتی که فرد دیرتر از زمانی که میخواهد به انزال میرسد که مراحل تشخیص و درمان آن تقریبا شبیه به مورد بالا است. یعنی فرد ابتدا به متخصص اورولوژیست مراجعه میکند و بعد از آزمایشات و معاینات کافی تحت درمان قرار میگیرد و یا در صورت لزوم به متخصص دیگری ارجاع داده میشود.
اختلال بعدی کاهش میل جنسی است. این اختلال هم میتواند به سبب بهم خوردن تعادل هورمونی، اختلال کارکرد مغز بطور خاص غده هیپوتالاموس و یا مشکلات عاطفی- رابطه ای و یا روانی باشد. معمولا این اختلال باید زیر نظر متخصصین علوم پزشکی و روان شناختی توام درمان شود تا بهترین نتیجه را بدهد.
با تشکر از آقای دکتر جواد زرگوشی جراح اورولوژیست و دانشیار دانشکده پزشکی کرمانشاه که در تهیه این برنامه با ما همکاری داشتند.
اولین قدم برای درمان هریک از اختلالات ذکر شده این است که اول وضعیت فرد توسط پزشک بررسی شود و آزمایش های مرتبط انجام شود اگر مسئله ریشه پزشکی نداشته باشد باید برای درمان آن به متخصص علوم روحی و روانی از جمله روانکاو، روانشناس، روانپزشک و یا مشاوران خانواده و زوجها مراجعه شود. تشخیص کلینیکی مواردی چون دردناک بودن دخول، ارضانشدن خانمها خیلی بستگی به تجربه پزشک دارد و اکثرا صرفا ریشه روحی-روانی دارد که با یک سری منظم زوج درمانی قابل حل است.
ساده ترین توصیه ها برای جلوگیری و رفع تمامی اختلالات جنسی این است که همیشه احساسات طرف مقابل را در نظر بگیرید. از مواد لغزنده کننده به مقدار کافی استفاده کنید. با توجه کافی به پیش نوازی و پس نوازی رابطه جنسی تان را به مراسم عشق ورزی تبدیل کنید و رابطه را خیلی آهسته آهسته پیش ببرید. رعایت این مسائل استرس را که دلیل اصلی ایجاد اکثر اختلالات جنسی بخصوص برای خانم ها است از میان میبرد. بخصوص در مورد درد در هنگام دخول و کاهش میل جنسی رعایت این نکات میتوانند کارگشا باشند.
برنامه دهم: اختلالات جنسی در خانمها
شايع ترين اختلالات جنسی شناخته شده برای زنان شامل کاهش ميل جنسی، ديسپارونی (آميزش دردناک)، واژينيسموس (انقباض دردناک و غيرارادی ماهيچه های واژن به هنگام دخول) و نرسيدن به اوج لذت جنسی (يا ارضا نشدن جنسی) است.
ديسپارونی (آميزش دردناک):
ديسپارونی حالتی است که فرد در هنگام آميزش دچار درد ميشود. اين درد ممکن است در بدو ورود آلت مردانه به واژن يا در مراحل مختلف در طول دخول ايجاد شود. اين حالت درجات متفاوتی دارد و نسبت به اينکه در چه زمانی پس از شروع نزديکی و در کجا فرد احساس درد می کند، دلايل و درمانهای متفاوتی دارد.
يکی از دلايل شايع درد هنگام آميزش برای زنان خشکی واژن است. اگر خانم به هر دليل آمادگی دخول را نداشته باشد، اين عمل می تواند بسيار دردناک باشد. در اکثر موارد خشکی واژن به دليل نداشتن پيش نوازی کافی است، يعنی خانم اين فرصت را پيدا نکرده که از نظر جسمی به محرک های جنسی پاسخ دهد و محيط واژن به اندازه کافی لغزنده نيست. از جمله دلايل و شرايط ديگری که ميتواند باعث خشکی واژن شود داروهايی است که فرد مصرف می کند. در اين مورد مشورت با پزشک و يا مطالعه در مورد دارويی که مصرف می کنيد، می تواند مفيد باشد. معمولا منابع خوبی در اينترنت در مورد داروهای مختلف وجود دارد.
از دلايل ديگر ديسپارونی يا آميزش دردناک، می توان به جراحات و ضربه هايی که در طول زمان به آلت تناسلی وارد شده، سابقه آزار جنسی، دوران پس از زايمان، دوران عادت ماهانه، بيماری های ناحيه تناسلی و برخی از سرطانهايی که اعصاب آن منطقه را تحت تخريب قرار داده و نيز بيماری های مقاربتی درمان نشده اشاره کرد.
برخی از پزشکان آميزش دردناک را جزو دسته اختلالات جنسی نمی دانند و برخورشان با بيمارانی که از اين حالت رنج می برند، توام با شناخت کافی نيست. در اين موارد توصيه می شود به پزشک ديگری مراجعه کرده و پيش از انجام معاينه، دردناک بودن ناحيه تناسلی خود را برای او بازگو نماييد. گاه ضرورت دارد، روان درمانی های لازم پيش از انجام هر گونه معاينه ای صورت پذيرد.
حالت ديگری که افراد با آن روبرو می شوند درد در هنگام دخول است. اين حالت ميتواند به دلايل متعددی باشد که شايع ترين آنها عبارتند از: عفونت های دستگاه تناسلی و دهانه رحم، بيماريهای مقاربتی درمان نشده، همزمانی نزديکی و زمان تخمک گذاری، و در نهايت آماده نبودن فرد از نظر جسمی.
مورد آخر دليل مراجعه درصد زيادی از زنان است بخصوص در اوايل برقراری رابطه جنسی.
وقتی که زوج ها برای پيش نوازی صرف می کنند، صرفا جنبه عاطفی ندارد. در بدن زنی که برای داشتن رابطه جنسی آماده ميشود، تغييراتی صورت می گيرد که دخول را ساده تر می کند. علت اين است که بدن زنان طوری طراحی شده که در هنگام دخول حداکثر آمادگی را برای باردار شدن فراهم کند، بنابراين وقتی که خانمی آمادگی لازم را بر اثر پيش نوازی پيدا می کند، رحمش به سمت بالا کشيده می شود و اين کار به طول واژن اضافه می کند تا توانايی گنجايش آلت مردانه را داشته باشد.
در اين حالت ديواره های واژن پر خون شده و مواد لغزنده ای را ترشح می کنند که دخول را آسانتر می کند. اين ديواره ها بر اثر پيش نوازی مناسب از يکديگر جدا شده و جای دادن آلت مردانه را در واژن ساده تر می کنند. بنابراين می بينيم که پيش نوازی خوشايند و به مقدار کافی تا چه حد می تواند در کيفيت رابطه جنسی تاثير داشته باشد.
واژينيسموس (انقباض دردناک و غيرارادی ماهيچه های واژن به هنگام دخول):
در اين حالت هرگونه دخولی به واژن به شدت دردناک و حتی غيرممکن است، حتی انگشت خود فرد. در اين مواقع معاينات زنان و زايمان هم با مشکل روبرو می شود چون بيمار حتی از فکر اينکه وسيله معاينه به واژن وی وارد شود وحشت دارد.
چون اين اختلال جزو گروه اختلالات مربوط به درد است و تعريف هر فرد در مورد ميزان دردی که تجربه می کند با فرد ديگر متفاوت است، بنابراين نحوه برخورد پزشک و اطرافيان اين افراد در طول مدت درمان نقش بسزايی دارد.
اولين مرحله در درمان اين اختلال باور کردن مريض و احساس درد وی است. پس از آن پزشک (در ايران) يا روان درمانگر جنسی به همراهی شريک جنسی فرد درمان را شروع می کنند. به اين صورت که فرد يک سری از ابزاری را دريافت می کند که مانند انگشت است و معمولا از اندازه انگشت سبابه تا اندازه آلت مردانه را دارد.
فرد هر هفته وارد کردن يکی از اين ابزار را به همراه تمرين های تمرکز و آرام کننده اعضای بدن به داخل واژن تمرين می کند تا زمانی که آخرين اندازه هم بدون درد وارد واژن شود. پس از آن به تدريج ورود آلت مردانه را به واژن تجربه ميکند. اين مرحله بايد بسيار آهسته و با توجه به پذيرش بيمار انجام شود. درمان واژينيسموس بسته به عوامل مختلف می تواند تا بيش از يک سال طول بکشد.
برای افرادی که به دنبال راه حل های سريع تر هستند درمانهايی چون نزديکی کردن آقا با خانم در حالی که خانم توسط پزشک بيهوش شده و يا فلج کردن عضلات اطراف و دهانه واژن با تزريق موادی چون بوتاکس در ايران گزارش شده که در دراز مدت نه تنها اثر بهتری ندارد بلکه متواند اثر بسيار مخربی روی روابط زوج ها و تصويری که زن از خودش دارد بگذارد. اين روش ها توصيه نمی شود.
چنانچه زوج تنها با هدف بچه دار شدن می خواهند اين اختلال را بر طرف کنند، می توانند از لقاح با واسطه استفاده کنند يعنی مايع منی مرد را به وسيله ابزاری مثل قطره چکان بلند وارد واژن زن کنند و آميزش را به طور مصنوعی انجام دهند.
اين مسئله جنبه روحی و روانی دارد و نه جسمی (به جز موارد انگشت شماری که گزارش شده جراحات و ضربات وارد آمده به ناحيه تناسلی موجب بروز اين مشکل شده). به عنوان مثال زنی که در دوران کودکی اش به او گفته شده که ناحيه تناسلی اش می تواند محل آبروريزی و گناه باشد و مرد ها می توانند آسيب جبران ناپذيری به پرده بکارت او وارد کنند، در آغاز زندگی مشترک ممکن است چنين مشکلی را تجربه کند.
واژينيسموس بيشتر در بين زوجهايی گزارش شده که در فرهنگ و يا مذهبشان رابطه جنسی پيش از ازدواج شديدا منع شده و در عين حال بر تشکيل خانواده و داشتن فرزند تاکيد شده است. به عنوان مثال تازه ترين مقالات منتشر شده در پزشکی حاکی از شيوع اين اختلال در ترکيه (مسلمان) و اسرائيل (يهودی) داشته است.
نرسيدن به اوج لذت جنسی (ارگاسم):
اين اختلال به حالتی گفته ميشود که رسيدن فرد به اوج لذت جنسی با تاخير توام باشد و يا اينکه فرد اصلا اوج لذت جنسی را تجربه نکند. اين حالت کم و بيش در زنان اکثر مناطق جهان ديده می شود. دليل اين مسئله آن است که دختران از کودکی به حجب و حيا تشويق می شوند. زمانی که همان دختر وارد رابطه می شود و حالا به عنوان يک زن و شريک جنسی هم بايد وظايفی را انجام بدهد، شکستن حريمی که در آن در ساعاتی از شبانه روز فرد بايد حجب و حيا را کنار گذاشته و از رابطه جنسی با همسرش لذت ببرد خيلی دشوار است.
اين طرز فکر که نهادينه شده، نمی تواند مانند يک کليد روشن و خاموش بشود. بنابراين فرد نمی تواند مهارهای ذهنی اش را بشکند و گاهی حتی اگر لذت هم ببرد نمی تواند و يا نمی خواهد آن را بروز دهد، از ترس اينکه مورد قضاوت قرار بگيرد و متهم شود که زن سبک و هرزه ای است. بنابراين به مرور اين حالت رابطه جنسی را برای فرد از يک حالت خوش آيند به حالت وظيفه و بعضا توام با ترس تبديل می کند. ترس از اينکه مبادا عکس العملی نشان بدهد که همسرش تصور کند او هرزه است.
در ابتدای شکل گيری رابطه جنسی هم اغلب اين ترس وجود دارد که مبادا فرد متهم به اين شود که پيش از اين رابطه جنسی ديگری را تجربه کرده است و برای همين می داند که چطور بايد در يک رابطه جنسی با طرف مقابل برخورد کرد و لذت هم برد.
مورد بعدی که ميتواند باعث اين اختلال شود تاثير معکوس بعضی از داروها بر روی مکانيسم مغزی افراد است. بطور مثال پژوهش ها گزارش داده اند که بعضی از داروهای ضد افسردگی ميتوانند بر روی رسيدن خانمها به اوج لذت جنسی اثر منفی بگذارند. اگر فرد متوجه اين تاثير شد بايد به پزشک خود مراجعه کند تا در صورت امکان دارو را تعويض کنند و يا مقدارمصرف آن را تغيير دهند اما حتما بايد اينکار توسط پزشک متخصص انجام شود و گرنه در دراز مدت تاثيرات داروی جديد و يا قطع سرخود دارو ميتواند موجب آسيب به فرد شود.
با تمامی اين تفاصيل می بينيم که نقش آقايان در حل اختلالات جنسی خانمها تا چه حد ميتواند موثر باشد. اگر زنی احساس راحتی کند و نگرانيهای خود را بدون ترس از اينکه مورد قضاوت قرار بگيرد با شريک جنسی اش مطرح کند، درصد دچار شدنش به اين اختلالات و يا طولانی شدن درمانش تا حد زيادی کاهش پيدا ميکند.
کاهش ميل جنسی:
در مطالعات انجام شده و مشاهدات بالينی در آمريکای شمالی بيشترين دليل مراجعه در بين خانمهای ۱۸ تا ۵۹ ساله را اين اختلال تشکيل می دهد.
کاهش ميل جنسی بر اثر عصبانيت و ناراضی بودن فرد از کل رابطه، خستگی و استرس ممکن است به وجود آيد. در اين مورد همدلی زوج ها و حمايتشان از هم می تواند راه گشا باشد.
در مرحله بعد مشاورين زوج ها و روان درمانگران جنسی هم می توانند مفيد باشند. تنها اين نکته را بايد يادآور شد که استفاده از رابطه جنسی به عنوان حربه در مقابل شريک جنسی خيلی معقولانه نيست و باعث کدورت بيشتر زوج ها از هم می شود. وادار کردن فردی که با کاهش ميل جنسی روبرو است برای داشتن رابطه جنسی هم اصلا کمکی به شرايط نمی کند.
برخی از داروهای ضد بارداری هم ميتوانند باعث اين حالت شوند مثلا برخی از انواع قرصهای ضدبارداری و يا کپسول های زير پوستی در گزارشات نام برده شده اند. در اين صورت فرد با مشورت پزشک ميتواند وسيله جلوگيری اش را تغيير دهد.
اما تا زمانی که از وسيله جلوگيری جديد مطمئن نشده ايد، بهتر است داروی قبلی را قطع نکنيد تا دچار بارداری ناخواسته نشويد.
معمولا اگر زنی به اختلال در ارگاسم دچار باشد و اين مساله مزمن شود، ممکن است بعد از مدتی دچار اختلال جنسی ثانويه شود که همان کاهش ميل جنسی است.
توضيح ساده اين قضيه آن است که انسان دوست دارد کاری را انجام بدهد که از آن لذت ميبرد. اگر فرد برای مدت ها رابطه جنسی داشته که برايش خوشايند نبوده، بطور طبيعی از برقراری آن خودداری می کند و يا نسبت به آن تمايلی نشان نمی دهد. بنابراين اين مهم است که حتی اگر از طريق دخول به ارضا نرسيديد با تحريک کليتوريس به اوج لذت جنسی برسيد که مغز خاطره خوبی را از رابطه جنسی به ياد بياورد و هر بار نااميد از دريافت لذت نباشد.
صميميت زوج ها (بوسيدن، نوازش کردن، در آغوش گرفتن و غيره) بعد از هر بار برقراری ارتباط جنسی هم بسيار مهم است. اينکه زوج ها بدانند که تنها برای رابطه جسمی شان مورد توجه هم نبوده اند و بعد از آن هم به عنوان دو همسر و شريک زندگی برای هم عزيز هستند. اين مسئله برای خانم ها بخصوص بسيار مهم است.
در برنامه درگوشی ها با توجه به محدود بودن وقت برنامه، و از آنجا که در راهنمايی از راه دور هميشه خطر سوء تفاهم وجود دارد، من نميتوانم روند پيشرفت تک تک مخاطبين محترم برنامه را دنبال کنم. به همين دليل پيشنهاد می کنم برای بررسی دقيق تراختلالات جنسی خود و يا شريک جنسی تان از متخصصينی که در محل زندگی تان هستند کمک بگيريد. اميدوارم با اطلاعاتی که در برنامه ها مطرح شده در انتخاب متخصصين حاذق و مربوطه راحت تر عمل کنيد.
*تعاريف به کار برده شده در اين برنامه بر اساس تعاريف انجمن روانپزشکان آمريکا است و منابع استفاده شده از بانک مقالات پزشکی پاب مد استخراج شده اند.
برنامه یازدهم: آزار و سوء استفاده جنسی
آزار و سوءاستفاده جنسی در حالت کلی زمانی اتفاق می افتد که يک فرد بدون اطلاع و يا رضايت فرد ديگر از او لذت جنسی ببرد طوری که باعث تحقير شخص شده و يا به شخص آسيب روحی و يا جسمی وارد شود.
آزار و سوءاستفاده جنسی درجات مختلف دارد. آزار جنسی ميتواند جزو دسته جرم ها تلقی شود و جوامع مختلف مجازات های متفاوتی را برای افراد مجرم در نظر می گيرند.
آزار های جنسی به سه دسته تقسيم ميشوند:
۱-آزارهای جسمی: يعنی چنانچه فردی شخص ديگر را مجبور به برقراری ارتباط جنسی کند در حالتی که فرد مايل به برقراری اين ارتباط نباشد) تجاوز جنسی(و يا دستمالی کردن فرد ديگر در صورت عدم آگاهی و يا رضايت فرد.
۲- آزارهای روانی و روحی: يعنی کلماتی به کار برده شود که باعث احساس تحقير شخص ديگر شود مثل متلک گويی، و يا دنبال کردن فرد و آزارهای تلفنی که شخص را مورد فشار روانی قرار دهد. يا حتی اگر فردی در حال تعويض لباس باشد و فرد ديگری بدون اطلاع وی به تماشای او پرداخته و لذت جنسی ببرد يک نوع از سوءاستفاده جنسی را مرتکب شده.
۳-سوء استفاده از موقعيت و اعتماد طرف مقابل در اعمال زور برای برقراری رابطه جنسی: مثلا فرد بزرگسالی که از بی دفاع بودن کودکی استفاده ميکند و يا بدليل نسبتی که با وی دارد او را به برقراری ارتباط جنسی تشويق و يا وادارد ميکند. مثل معلم، پدر و مادر، و اقوام يا رئيسی که از موقعيت خودسوء استفاده کرده و کارمند خود را تحت فشار قرار ميدهد.
هرگونه تعرض به فضای خصوصی افراد بدون درک آنها از شرايط وخواست آنها که باعث وارد آمدن فشار روحی و احساس تحقير در فرد شود آزار و سوءاستفاده جنسی است. بنابراين متلک گفتن، دستمالی کردن افراد و بوق زدن و چشم چرانی،ايستادن بر سر راه افراد و مزاحمت های خيابانی و مسائلی از اين دست هم جزو آزارها و سوئاستفاده های جنسی بشمار می روند.
برخی افراد براثر ناآگاهی از قوانين و مناسبات قابل قبول اجتماعی دست به چنين کاری می زنند و برخی ديگر دچار اختلالات روحی و يا روانی هستند که آنها را به سمت ارتکاب به اين اعمال ناپسند سوق می دهد.
· فرد نميداند به کجا و چه کسی مراجعه کند
· فرد نميداند که اين کاری که انجام شده آزار جنسی بوده و کاری نيست که همه انجام می دهند
· ترس از آبروريزی و شکستن حرمتهای فاميلی و خانوادگی
· ترس از اينکه متهم به دروغگويی و هرزگی شود
فرد آزار دهنده شخص را تهديد کرده که اگر موضوع را بازگو کند خودش و يا عزيزانش تاوان آن را باز پس خواهند داد
افرادی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند بسته به نوع اين آزار و اثری که روی آنها داشته ميتوانند دچار اختلالات ريشه دار جنسی شوند بطور مثال فردی که بخصوص در دوران خردسالی و يا نوجوانی مورد آزار بوده در برقراری ارتباطات جنسی در آينده ممکن است دچار يک و يا چند مورد از اين حالات شود:
· از برقراری ارتباط جنسی واهمه داشته باشد
· از برقراری ارتباط جنسی بشدت سرباز بزند
· به رابطه جنسی به عنوان يک وظيفه نگاه کند
· در برانگيخته شدن جنسی مشکل داشته باشد
· در صورتی که کسی به او دست بزند احساس انزجار، ترس و عصبانيت پيدا کند
· در حين برقراری ارتباط جنسی نتواند در لحظه حظور داشته باشد و از نظر فکری فرسنگ ها دور باشد.
· در روابط جنسی وسواس گونه و نامتعارف وارد شود
· برای خانم ها درد در هنگام دخول و يا غير ممکن بودن دخول بر اثر انقباضات غير طبيعی دهانه واژن
· برای آقايان مشکلات نعوظ و عدم کنترل بر روی زمان انزال
· تمايل داشتن به برقراری جنسی به همان صورتی که در هنگام آزار جنسی اتفاق افتاده
· خودآزاری جنسی و ديگر آزاری جنسی
فهرست بالا تنها موارد شايع را در بر ميگيرد اما اين اثرات ميتواند از يک فرد تا فرد ديگر کاملا متفاوت باشد. بطور کلی اکثر اين افراد در برقراری ارتباطات با ديگران دچار مشکل هستند به اين صورت که يا بيش از حد صميمی ميشوند و يا از حد خاصی جلوتر نميروند.
اين نکته هم شايان ذکر است که آزار و سوء استفاده جنسی چه برای مردان و چه برای زنان، چه برای کودکان و چه برای افراد مسن وجود دارد و با وجود اينکه زنان و کودکان بيشتر مورد آزارهای جنسی قرار ميگيرند اما مردان و افراد مسن هم از اين قاءده مستثنا نيستند.
موقعيت همسر يا شريک جنسی فردی که مورد آزار جنسی قرار گرفته
فردی که مورد آزار جنسی واقع شده قربانی اول و شريک جنسی وی در واقع قربانی دوم اين عمل است. همسريا شريک جنسی فردی که مورد آزار جنسی واقع شده ممکن است احساس طرد شدگی کند، مدام به اين فکر کند که شايد کاری را انجام می دهد که فرد آزار دهنده با همسرش انجام داده و نمی داند کدام کار درست است و کدام ممکن است باعث برانگيخته شدن احساسات منفی در شريک جنسی اش شود و در عين حال نمی تواند گذشته همسرش را تغيير دهد.
فرد ممکن است بشدت نسبت که فردی که اين کار را انجام داده عصبانی باشد. در حالتی که فرد مورد آزار دچار زياده خواهی جنسی و يا اعتياد جنسی است ممکن است به شريک جنسی اش فشار بيش از حد آورده و باعث برانگيخته شدن احساسات منفی در وی شود. در برخی اوقات هردو فرد تجربه آزار جنسی داشته اند. در هر حالت اين مهم است که زوج با هم مورد مشاوره قرار گيرند تا احساسات هردو در نظر گرفته شود.
درمان
همه افرادی که مورد آزار جنسی بوده اند ممکن است آمادگی شروع فرايند درمان را نداشته باشند. اين افراد غالبا نياز دارند که ابتدا درک درست و محکمی از خودشان داشته باشند و از سطح عزت نفس خوبی برخوردار شوند.
در مرحله بعدی آنها بايد تمايل داشته باشند که رابطه جنسی شان را در سطحی عميق تر تجربه کنند و مثلا بجای اينکه به رابطه جنسی به عنوان وظيفه نگاه کنند بخواهند که از آن لذت هم ببرند. اين مسئله معمولا اتفاق نمی افتد تا زمانی که فرد احساسات خود را در مورد واقعه ای که اتفاق افتاده برای خود روشن کند و مثلا بداند که در مورد فردی که او را مورد آزار قرار داده چه حسی دارد؛ عصبانيت؟ ضعف؟ تحقير؟ و غيره.
در مواقعی که زوج ها بر روی روابط جنسی شان کار می کنند دانستن اينکه يکی و يا هر دو فرد در اين رابطه مورد آزار جنسی بوده اند برای مشاور ضروری است در غير اين صورت ممکن است مواردی را بحث کند و يا زوج را به انجام کارهايی تشويق کند که موضوع را بدتر کند.
توصيه من اين است که چنانچه در صدد شکافتن تجربه تان از آزار جنسی برآمديد حتما اين روند را با همکاری مشاور خبره انجام دهيد که در صورت لزوم بتواند به شما کمک کند تا احساساتی را که بر انگيخته ميشوند را کنترل کرده و در جهت مثبت هدايت کنيد.
در حالت ايده آل فردی که تخصص مشاوره زوج ها، مشاره جنسی و تجربه کار با قربانيان آزار جنسی را هم دارد توصيه ميشود. هدف اين نيست که فرد به داشتن رابطه جنسی تشويق شود.هدف از اين فرايند اين است که فرد بتواند حد خود را بشناسد يعنی بداند در چه زمانی و با چه شخصی می خواهد ارتباط جنسی داشته باشد و تا چه حد می خواهد در اين ارتباط پيش برود.
همچنين در صورت تمايل، قدرت برقراری ارتباط صميمانه جنسی بدون ترس را پيدا کند. معمولا مراحل التيام در رابطه زوج ها به ترتيب زير اتفاق می افتد اما ممکن است در هر زوجی متفاوت باشد:
· در وهله اول ببينند مشکل رابطه شان چيست. برای چه اصلا به اين فکر افتاده اند که بايد در اين مورد فکر کنند (مثلا خانم از آغاز رابطه مشترکشان اصلا ميل جنسی نداشته)
· هر دو درک مشترکی از مشکلی که در رابطه شان بوجود آمده (بر اثر سابقه آزار جنسی) پيدا کنند
· مثل يک تيم در مقابل واقعه عمل بکنند يعنی همديگررا سرزنش و يا تحقير نکنند
· رابطه جنسی با هم برقرار نکنند تا زمانی که واقعه را کاملا بررسی کنند و بدانند چه حرکتی ميتواند يادآور آن واقعه ناخوشايند باشد تا ازانجام آن خودداری کنند.
رابطه جنسی شان را دوباره از اول و با درک متقابل شروع کنند. مثلا برای هم توضيح دهند که چه کاری لذت بخش و چه کاری برايشان ناخوشايد است تا شريک جنسی شان بداند که در چه موقعيتی است و چه بايد بکند. برخی اوقات راحت تر است که از توضيح ناخوشايند ها شروع کنيد.
· جو را طوری آماده کنيد که بتوانيد به راحتی در مورد نگرانيها و ترس های خود صحبت کنيد.
· معنای جديدی از رابطه جنسی را در ذهن خود و شريک مقابلتان شکل دهيد يعنی اگر مثلا رابطه جنسی را برای جلب محبت و يا از فرار تنبيه انجام می داديد حالا اين رابطه را برقرار می کنيد چون طرف مقابلتان را دوست داريد و چون ميخواهيد از اين رابطه لذت ببريد.
بر طبق آمارهای موجود اکثر آزار دهنده های جنسی فرد مورد آزار را می شناختند و فرصت کافی داشته اند تا مقدمات را برای انجام اين عمل فراهم کنند. بنابراين اين مهم است که از کودکی فرزندان خود را در اين زمينه آموزش دهيم.
ساده ترين کار اين است که به آنها بياموزيم چه نوع تماسی درست است و چه نوع تماسی درست نيست. فقط بايد مراقب بود که اگر کودک را بيش از حد از ديگران بترسانيم در آينده نمی تواند ارتباطات سالمی برقرار کند و از هزگونه صميميتی می هراسند.
بهترين کار اين است که با فرزند خود ارتباط نزديکی برقرار کنيد تا در صورت هرگونه مسئله ای بتواند موضوع را با شما در ميان بگذارد. اکثر افرادی که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند موضوع را با هيچ کس در ميان نگذاشته اند بدليل اينکه می ترسيدند مورد تنبيه واقع شوند.
به عنوان مثال کودکی که توسط عموی خود مورد آزار جنسی واقع شده و مورد را با مادر خود در ميان گذاشته مورد تنبيه واقع شده چون مادر نميخواسته اين مورد را باور کند و يا حتی اگر باور ميکرده توانايی مطرح کردن اين قضيه را با همسر خود نداشته و غيره. بنابراين تنبيه بچه بی دفاع و محکوم کردن وی به خيالبافی، گزينه راحت تری بوده.
در برخی موارد افرادی که مورد آزار جنسی واقع می شوند آگاه نيستند که خودشان به نوعی اين رفتار را دعوت کرده اند. بخصوص در مورد جوانها مثلا خانم جوانی که بعد از يک بعداز ظهر قدم زدن در پارک با دوست پسر خود به منزل وی ميرود و بعد از کمی صحبت کردن شروع به بوسيدن هم می کنند.
کم کم بوسه طولانی تر ميشود و خانم حس ميکند که رابطه به مرحله ديگری کشيده ميشود. اما طرف مقابل را متوجه نمی کند که تمايلی به پيشروی اين ارتباط ندارد و يا نگران است که اگر چنين کاری بکند طرف مقابلش از او زده شده و يا او را طرد می کند.
بنابراين عليرغم ميلش ادامه ميدهد و ارتباط جنسی را تجربه می کند که به هر دليلی نميخواسته و يا آمادگی اش را نداشته. يعنی مورد تجاوز جنسی قرار ميگيرد. تجاوز جنسی لزوما با خشونت همراه نيست و هرگونه رابطه جنسی که با تمايل طرفين نباشد تجاوز جنسی محسوب ميشود. فردی که مورد تجاوز واقع شده ميتواند دچار احساس گناه، شرم و انزجار از خود و يا طرف مقابلش بشود در صورتی که اگر می دانست و يا در برخی شرايط بايد گفت اگر می توانست رابطه را در حدی که می خواست نگاه دارد چه بسا هيچ يک از اين احساسات منفی پيش نمی آمد.
در همين جا بايد بگويم که تحت هر شرايطی هيچ کدام از موارد بالا رفتار ناپسند فرد آزار دهنده را توجيه نمی کند. اما افراد بايد بدانند که در چه زمانی با قاطعيت نظر خود را در مورد ادامه رابطه بيان کنند. و طرف مقابل هم بايد به خواسته فرد احترام گذاشته و رابطه را در همان حد نگاه دارد.
در اکثر شرايط زمانی که افراد بيش از حد برانگيخته هستند و شرايط هم به اين موضوع دامن می زنند کنترل شرايط دشوار می گردد، بنابراين بهتر است که هميشه چندين مرحله پيش از مرحله خطری که برای خود در نظر گرفته ايد جريان را متوقف کنيد. و حتما به زبان بگوييد که نمی خواهيد از آن مرحله جلوتر برويد و منتظر نشويد که طرف مقابل احساسات شما را حدس بزند.
اين بحث وجود دارد که حتی در رابطه بين زوجها هم اگر يکی مايل به برقراری رابطه جنسی نباشد و برخلاف ميلش وادار به برقراری اين ارتباط شود تجاوز محسوب ميشود يا خير. در جوامع مختلف پاسخ های متفاوتی به اين بحث داده شده مثلا در انگلستان اين مسئله تجاوز محسوب شده و جزو جرم های جنسی است.
خلاصهاگر فردی به شما اطمينان کرد و خاطره تلخ خود را با شما در ميان گذاشت آن را باور کنيد به فرد آرامش و اطمينان بدهيد. معمولا افراد تنها با کسی اين مسئله را در ميان ميگذارند که نزديک ترين به خود احساسش کنند.
در مورد زوج ها با وی همدلی کنيد و به او اطمينان بدهيد که بدن وی متعلق به خود اوست و شما به آن دست نمی زنيد مگر اينگه خود شخص به شما اجازه دهد. اين موضوع خيلی مهم است چون اکثر افرادی که مورد آزار جنسی و يا حتی آزار جسمی (کتک خوردن و غيره) قرار گرفته اند حس ميکنند که بدنشان از آنها گرفته شده و اينکه شما به ايشان اطمينان دهيد که بدون خواست آنها به بدنشان دست نمی زنيد. اين امر در التيام اين جراحت روحی بسيار مهم است.
هرگز فردی را به داشتن ارتباط جنسی از هيچ نوعی مجبور نکنيد. اين عمل به حدی اثر عميقی روی روحيه افراد می گذارد که بعضا حتی قابل التيام کامل نيست.
اگر شخصی گفت که مايل نيست از مرحله ای جلوتر برود به او احترام بگذاريد. می توانيد با هم در مورد عقايد و ارزش هايی که در ذهن داريد صحبت کنيد. ممکن است هميشه به نتيجه مشترک نرسيد اما حداقل هردو احساس مسکنيد که طرف مقابل برای شما احترام قائل بوده و به هم آسيبی وارد نکرده ايد که تا يک عمر موجب احساس بدی در طرف مقابل شود.
هرگونه ارتباط يا تماس جنسی با کودکان جزو جرايم جنسی شناخته شده و در اکثر جوامع مورد پيگرد قانونی واقع ميشود. چه کودک به اين کار رضايت داده باشد چه نداده باشد چون کودک قدرت درک کامل ندارد و از عواقب روحی و روانی اين مسئله بی اطلاع است. اين مورد شامل بازی با آلت تناسلی کودک و وادار کردن او برای بازی کردن با آلت تناسلی بزرگسالان هم می شود.
برنامه دوازدهم: انحرافات جنسی
انحرافات جنسی عبارتند از خیالات، تمایلات یا رفتارهای ناراحت کننده و تکرار شونده جنسی. این مسائل باید برای مدت طولانی ادامه داشته باشند و یا با روابط جنسی سالم یا عملکرد روزمره فرد تداخل پیدا بکنند که بتوان از آنها به عنوان انحرافات جنسی نام برد. افرادی که دچار انحراف جنسی هستند، ممکن است متوجه باشند که کار درستی انجام نمیدهند اما غالبا فکر میکنند که نمیتوانند شرایط را تغییر دهند و یا این عادت خود را ترک کنند.
موارد اصلی انحرافات جنسی عبارتند از: چشم چرانی، عورت نمایی، بچه بازی، یادگارخواهی، دستمالی کردن. خودآزاری جنسی، دیگر آزاری جنسی.
چشم چرانی: افرادی که به این انحراف دچار هستند از تصوریا دیدن افراد برهنه، در حال درآوردن لباسشان و یا مشاهده رابطه جنسی افراد دیگر(حتی در فیلم) با هم لذت میبرند. این در اکثر مواقع در صورتی است که شخص و یا اشخاصی که نظاره میشوند از حضور شخص چشم چران مطلع نیستند. برای اینکه بتوان تشخیص چشم چران را برای شخصی قائل شد این تخیلات ، تمایلات و یا رفتارها باید برای خود فرد بسیار ناگوار باشند و یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد کنند. این انحراف ممکن است ریشه در تجربیات فرد در دوران کودکی داشته باشد و روانکاوی میتواند در شناخت این ریشه ها به فرد کمک کند.
عورت نمایی: در این انحراف فرد اندام و یا اندام های جنسی اش را به فرد یا افراد غریبه نشان داده و از این موضوع لذت جنسی می برد. همانند مورد بالا تاکید میشود که برای تشخیص قطعی این اختلال فرد باید از رفتار خود احساس خوبی نداشته باشد یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد شده باشد. روانکاری برای این افراد مفید خواهد بود. این کار به شناسایی ریشه واقعی مشکل کمک خواهد کرد. گاهی نیز درمانهای دارویی برای این اشخاص تجویز میشود.
یادگارخواهی یا فتیشیزم: در این انحراف فرد از یک شی غیر زنده ( مانند کفش پاشنه بلند خانم ها یا جوراب زنانه و غیره) لذت جنسی میبرد. بطور معمول فرد برای برانگیخته شدن جنسی به این شی نیاز دارد و بدون آن برانگیخته نمیشود. این مسئله در صورتی انحراف تلقی می شود که فرد باطنا از این مسئله ناراحت باشد و یا این کار وی در زندگی روزمره اش یا روی شریک جنسی اش اثر منفی داشته باشد. برای این امر روان درمانی با هدف شناسایی علت اولیه این انحراف صورت می گیرد. و معمولادرصد زیادی از افراد به درمان جواب میدهند.
دستمالی کردن یا فروتوریسم: این انحراف عبارت است ازلذت بردن از تماس یا مالیدن دست یا بدن خود به بدن فرد دیگربدون آنکه آن فرد رضایت داشته باشد. معمولا این کار در مکان های شلوغ مانند اتوبوس یا مترو اتفاق میافتد. این افراد غالبا درک درستی از حدود اجتماعی خود و دیگران ندارند بنابراین ممکن است این عمل خود را به عنوان یک انحراف جنسی تلقی نکنند. درمان معمول برای این افراد روان درمانی می باشد و پاسخ به درمان در اکثر مواقع موفق است.
بچه بازی: این اختلال عبارت است از تخیلات، تمایلات یا رفتارهای جنسی که با یک کودک نابالغ (بطور معمول زیر 13 سال) انجام می شود. در صورتی که این تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی به کرات و برای مدت زمانی معینی تکرار شود فرد به انحراف بچه بازی دچار است. طبق تعریف این فرد باید خود بالغ بوده و حداقل پنج سال ازکودک مورد آزار بزرگ ترباشد. برای درمان باید این افراد را مدتها تحت روان درمانی قرار داد تا ریشه های عمیق این مسئله را که شامل نگرششان نسبت به جنسیت، احساسشان نسبت به خودشان و اغلب تجربه آزار جنسی و یا جسمی در دوران کودکی میشود، شناسایی کرده و تحت کنترل درآورد. درمان دارویی قطعی برای این مسئله وجود ندارد اما بعضا از داروهای کاهنده تستوسترون استفاده می شود. پیش آگهی (سیر بیماری و پاسخ به درمان) این انحراف متغییر است و در کسانی که این انحراف را قبول دارند و باور بهتری نسبت به مشکلات دوران کودکی خود دارند، بهتر است. کسانی که علاوه بر انحراف بچه بازی دچار شخصیت ضد اجتماعی هستند، به درمان معمولا پاسخ مثبتی نمیدهند.
خودآزاری جنسی (مازوخیسم): خودآزاری جنسی عبارت است از لذت بردن جنسی فرد از تحقیر شدن، کتک خوردن، بسته شدن یا هر نوع زجر کشیدن. لذت بردن جنسی از تنها تصور کردن موارد ذکر شده نیز خودآزاری جنسی به حساب میآید. در برخی موارد تجارب این چنینی ممکن است برای فرد خطر مرگ به همراه داشته باشد. این انحراف ریشه در دوران کودکی یا نوجوانی دارد و درمان آن معمولا از طریق روان درمانی میباشد.
دیگر آزاری جنسی (سادیسم جنسی): در این انحراف فرد از تحقیر کردن و یا آزار دادن فرد دیگر لذت جنسی میبرد. حتی تصور کردن این مسائل میتواند برای او لذت جنسی داشته باشد. در اکثر موارد ریشه سادیسم جنسی در تجربیات دردناک دوران کودکی (مانند تجاوز، و یا آزار جنسی) می باشد . رواندرمانی میتواند برای این افراد مفید باشد.
ممکن است پس از خواندن این متن به فکر افتاده باشید که شاید شما هم به یکی از این انحرافات جنسی دچار هستید. باید تاکید کنم که اگرپس از دانستن تعریف هریک از این اختلالات نگران افکار و یا اعمالی که انجام می دهید هستید ممکن است به درجاتی از انحراف جنسی دچار باشید. اما اگر این تخیلات، تمایلات و رفتارها در حدی نیستند که شما را نگران کنند، در زندگی روزمره تان اختلال ایجاد کنند یا برای افراد دیگر خطرناک یا آزار دهنده باشند تشخیص انحراف جنسی قطعی نیست. اما در نهایت این احساس شماست . چنانچه فکر میکنید دوست دارید بیشتر در مورد اینکه چرا اینگونه فکر و یا عمل میکنید بدانید. مشاوره با روان درمانگران و روانکاوان خبره می تواند کمک کننده باشد.

هیچ نظری موجود نیست: